چگونه مدیران از شبکه اجتماعی سازمانی سود میبرند؟
Walter Adamson
چالش اصلی یک مدیر اجرایی ترکیب تنوع و نقصهای اعضای تیماش به صورت گروهی است که میخواهند هر روز با هم کار کنند و نتایجی را برای سازمان به دست آورند. با توجه به شناخت کمی که مدیران از چگونگی کمک این شبکهها به سازمان دارند، هنوز هم برای بسیاری از مدیران مفهوم وجودی شبکه اجتماعی سازمانی در داخل سازمان یک مسئله آزاردهنده است. حقیقت این است که شبکههای اجتماعی سازمانی برای این ایجاد و پیادهسازی شدهاند که همراستاسازی کارکنان با ارزشهای اصلی و باورهای سازمان را تسهیل کنند. این کار باعث میشود که کارمندان برای کار کردن هدف داشته باشند و همچنین دلیلی برای تولید نتایجی از جانب سازمان داشته باشند. یک شبکه اجتماعی سازمانی میتواند باعث تسهیل همراستاسازی کارکنان با اهداف کلیدی سازمان و استراتژی آن شود. این کار باعث مؤثرتر و کارآمدتر شدن خروجی تیم میشود.
مقالات این سایت با زحمت زیادی گردآوری و ترجمه می شوند. لطفاً شرعاً، اخلاقاً و قانوناً خود را متعهد بدانید که بدون ذکر منبع از آنها استفاده نکنید.
ارادتمند
محسن روح الامین
چه چیزی کارکنان را برمیانگیزد؟
باورهای اصلی شرکت Deloitte و بررسی فرهنگ آن نشان داد که تنها چند شرکت استثنایی وجود دارند که فرهنگی را ایجاد میکنند و از آن نگهداری میکنند تا منجر به مشارکت کارکنان و انگیزهی بیشتر آنها شود. کارکنان، اجزای غیرقابل لمس مانند مکالمات عادی و بیریا (50 درصد)، به رسمیت شناختن کارکنان (49 درصد) و دسترسی به توسعهی مدیریت و رهبری (47 درصد) را به عنوان بالاترین ویژگیها رتبهبندی کردهاند. یک شبکه اجتماعی سازمانی میتواند طراحی شود تا بطور خاص هر یک از این اجزا را پشتیبانی کند و بنابراین سرعت مشارکت را افزایش داده و انگیزه را بیشتر کند.
برای ایجاد مشارکت بهتر کارکنان، مدیران نیاز دارند مکالمه بهتری با کارکنان خود داشته باشند. این مکالمه شامل رهبران در تمامی سطوح، شامل مدیران و تیم آنها است. این بدان معنی نیست که همهی مکالمات باید از طریق مدیران انجام شود، هنوز هم در بسیاری از سازمانها مدیر یک مجرای ارتباطی است که فیلترهای غیرضروری ایجاد میکند. یک شبکه اجتماعی سازمانی، مدیران را از این کار آزاد میکند و دیالوگهای شفاف را امکانپذیر میکند که فراتر از سلسلهمراتب سازمان است.
طرز فکر جدید مدیر، ارتباطات باز را در بر میگیرد
میدانیم که اقتصاد امروزی، اتصال بین مدیران با کارمندان ارزشآفرین است. این امر چندین چالش اساسی برای مدیران به همراه دارد:
- اول اینکه آیا مدیر میخواهد بیشتر وقتش را صرف مدیریت ارزشآفرینی کند؟ به جای اینکه بیشتر به مدیرت انجام کارها و تحویل آن بپردازد؟
- دوم اینکه چگونه یک مدیر میتواند تبدیل به ضعیفترین لینک و گلوگاه در ارتباطاتی شود که تیمش از آن ارتباطات برای ایجاد تعامل در سراسر سازمان استفاده میکنند تا به بهترین شکل عمل کنند؟
جواب راحت است. مدیران نیاز دارند که با یک طرز فکر جدید منطبق شوند و به ابزارهایی جدید نیاز دارند. آنها ذهنی نیاز دارند که این اعتقاد را داشته باشد که با کمک به اعضای تیمشان ترویج و پرورش ارتباط با تمام سازمان، میتوانند ارزشمندتر شوند. حرکت از سمت تهدید ارتباط کارکنان به سمت فرصت. آنها باید ترغیب شوند تا ارتباطات تیم خود و پروفایل شخصی آن را به عنوان داراییهای حیاتی غیرقابل لمس سازمان (و مشتریانش) ببینند. آنها باید باورهای خود نسبت به زندگی، افراد، انگیزه و اعتماد را در نظر بگیرند.
در واقع مدیران باید کارکنان را توانمند کرده و آنها را پرورش دهند در غیر این صورت از ارتباطات و تعاملات خارج میشوند. اگر سازمانها با طرز فکر دستوری و کنترلی کار کنند، با یک چالش بزرگ مواجه هستند. اغلب گزارش میشود که مدیران میانی بزرگترین مانع انطباق با شبکه اجتماعی سازمانی هستند در نتیجه در بسیاری از سازمانها اشک پرسنل و دست اندرکاران فناوری اطلاعات در میآید.
موفق ترین مدیران آنهایی هستند که متمرکز، مثبت و قابل اعتمادند و همچنین کسانی که باور دارند تیمشان نیاز دارد آنقدری قوی شود تا بهترین کاری را که میتوانند انجام دهند.
شبکههای اجتماعی سازمانی مدیران را قدرتمند میکند
ابزاری که مدیران را برای تغییرات توانمند میکند شبکه اجتماعی سازمانی است. هیچ گزینهی دیگری وجود ندارد. یک شبکه اجتماعی سازمانی به مدیران با روشهای متفاوتی کمک میکند. برای مثال:
- با پیوستن تیمها با مأموریت سازمانشان
- با کمک به افراد برای اینکه متوجه شوند کارشان چگونه به فرهنگ بزرگتر کمک میکند.
- با روشن کردن اینکه مدیران ارشد اجرایی چه شخصیتی دارند. احتمالاً افراد میدانند که مدیرشان چه کسی است!
- با روشن کردن هدف، ثبات در اقدام و تعهد مشترک
- با نشان دادن اینکه به کارمندان اعتماد میشود
- با تولید ایدهها و بهبودهای مدام از طرف تیمهایشان
- این امکان را فراهم میکند تا کارکنان ببینید چگونه به کمکهایشان احترام گذاشته میشود.
- با دادن بازخورد به آنها هر وقت که بخواهند و نیاز داشته باشند.
در کل شبکه اجتماعی سازمانی مدیران را توانمند میکند تا تیم خود را در برابر اهداف مشترک ترغیب کنند و آنها را ترغیب به انجام آن کنند زیرا آنها خودشان میخواهند این کار را انجام دهند.
شاید شما فکر کنید که برای دستیابی به این نتایج نیازی به داشتن شبکه اجتماعی سازمانی نیست. شما راست میگویید. سازمانهای استثنایی هستند که این کار را بدون شبکه اجتماعی سازمانی انجام دادهاند. ولی احتمال آن کم است که شما از این شرکتهای استثنایی باشید. یعنی یکی از آن 1 درصد. در این حالت شما به تمام کمکهایی که می توانید دریافت کنید نیاز خواهید داشت.
چگونه مدیران میتوانند به موفقیت شبکههای اجتماعی سازمانی کمک کنند؟
یک شبکه اجتماعی سازمانی به تنهایی نمیتواند کاری را انجام دهد زیرا فقط یک فراهمکننده است. در حقیقت 80 درصد از پیادهسازیهای شبکههای اجتماعی سازمانی اهداف خود را برآورده نمیکنند اما با تحلیل، استراتژی، طرحها و پیادهسازیهای درست میتوانید موفق شوید و به تیمتان کمک کنید تا در کار خود مشارکت کنند و شرکت شما هم بتواند ارزشهایی که باید ایجاد میکرده را ایجاد نماید. در این جا عملیاتی وجود دارند که میتوانید برای موفق شدن پیادهسازی شبکههای اجتماعی سازمانی انجام بدهید:
- در بر داشتن شفافیت و صداقت که پیادهسازی موفق را امکانپذیر میکند.
- همتایان و سرپرستان خود را تشویق کنید تا به صورت فعال مشارکت کنند.
- مطمئن شوید که شبکه اجتماعی سازمانی انتخاب شده، میتواند با جریان کاری اصلی و فرآیندهای تیم شما یکپارچه شوند و آنها را پشتیبانی کنند.
- ترغیب تیمتان برای استفاده از سیستم برای دسترسی به افراد و دانش در سراسر سازمان.
- مشارکت در گروههای غیرکاری و بحثها تا بتوانید انجام ارتباط را در تمامی امور تشویق کنید.
- جواب دادن به مکالمات مرتبط به صورت شفاف و به موقع، نیاز نیست که مدت زمان زیادی را صرف کنید.
- گروه را با مثالها هدایت کنید و آن را تشویق کنید تا رفتارهای ضعیف را نظارت کنند وخودشان بر روی آن کنترل داشته داشته باشند.
وقتی که ریشه موفقیت در پیادهسازی شبکه اجتماعی سازمانی، قدرت استراتژی و برنامهریزی دقیق باشد گامهای تاکتیکی بالا به سیستم کمک میکنند تا بخشی از چگونگی انجام کار باشد. وقتی که سیستم بخشی از چگونگی انجام کار شود، مدیران یک توانمندکنندهی قدرتمند دربارهی اینکه کارشان چگونه باید کارآمدتر و مؤثرتر انجام شود، خواهند داشت.
نوشته از: محسن روحالامین
عالی بود.
تشکر